زمان مطالعه: 7 دقیقه
قوانین حق تکثیر که در حدود دویست سال پیش به وجود آمده اند، در ضدیت آشکار با داده های عمومی اند. این قوانین پیشرفت بشر را کند کرده و به نابرابری دامن زده اند. آنها تنها به سود انحصارگران اند و آن ها را قدرتمند تر می کنند.
اما ممکن است مایل باشیم یا مجبور باشیم که به این قانون احترام بگذاریم. چگونه می توان با این قانون کنار آمد و داده های عمومی را تولید کرد یا استفاده کرد؟ یک راه این است که از داده های خودمان با قانون کپی رایت حفاظت نکنیم و آن را در public domain یا مالکیت عمومی قرار دهیم. اما این راه خوبی نیست، زیرا افراد سودجو می توانند داده عمومی را که ما تولید کرده ایم را تغییر دهند و آن را به وسیله قوانین حق تکثیر انحصار کنند.
روش دیگر این است که از این قانون به نفع داده های عمومی استفاده کنیم، به طوری که اگر کسی داده عمومی ما را تغییر می دهد و از آن داده جدیدی تولید کند، مجبور باشد که آن را نیز در اختیار عموم قرار دهد.
برای این کار پروانه هایی وجود دارد که شما داده خود را تحت آن ها منتشر می کنید، این پروانه ها بیان می کند که همه می توانند هر استفاده ای از این داده بکنند و آن را تکثیر کرده یا تغییر دهند، به شرط اینکه داده هایی که از این داده استفاده می کنند را تحت همین پروانه منتشر کنند. یعنی هر تغییر و توزیعی از داده شما باید به صورت داده عمومی منتشر شود.
پروانه کپی لفت توسط ریچارد استالمن، موسس بنیاد نرم افزار آزاد ساخته شده است. او هنگامی که روی یک مفسر لیسپ کار می کرد، آن را در مالکیت عمومی منتشر کرد و شرکت سیمبولیکس از آن استفاده کرد و آن را بهبود داد. اما وقتی استالمن خواست که نسخه بهبود یافته را از سیمبولیکس بگیرد، سیمبولیکس امتناع کرد و آن را برای خودشان به صورت انحصاری نگه داشت. استالمن تصمیم گرفت که دست انحصار گران را از داده های عمومی کوتاه کند و پروانه های کپی لفت را به وجود آورد.
پروانه های کپی لفت در جایی که حمایت قانونی از حق تکثیر وجود دارد، به افراد اجازه می دهد تا با خیال راحت در تولید داده های عمومی که توسط کمپانی ها و موسسات بزرگ نگهداری می شود مشارکت کنند و اطمینان داشته باشند که مشارکت آن ها همواره باید تحت پروانه کپی لفت در دسترس عموم باشد.
پروانه های کپی لفت مثل یک ویروس رشد می کنند و همه داده هایی که در کنار داده با پروانه کپی لفت قرار بگیرند، خود باید با پروانه کپی لفت منتشر شوند. شاید اگر هسته لینوکس با پروانه کپی لفت منتشر نمی شد افراد بهبود های خود روی آن را انحصار می کردند و هرگز این هسته به وضعیت کنونی آن که پر مشارکت ترین پروژه جهان است نمی رسید.
به کپی لفت می توان به صورت یک روش کسب درآمد نگاه کرد. به این صورت که داده ها به صورت عمومی در دسترس هستند، اما اگر کسی بخواهد بر پایه آن ها داده های انحصاری جدیدی تولید کند باید به سازنده داده عمومی اولیه که حق تکثیر آن را کاملا در اختیار دارد مبلغی پرداخت کند و از او مجوز این کار را بگیرد. بسیاری از تولید کنندگان آثار هنری و پایگاه داده مای اسکیوال از این روش برای تامین مالی خود استفاده می کنند.
این روش از طرفی به نفع داده های عمومی است و باعث تامین مالی هزینه های آن می شود و از طرفی دیگر باعث تولید داده های انحصاری می شود و به ضرر جامعه است. بنابراین مانند یک معامله بین داده های عمومی و انحصاری است. در مقاله بیشینه کردن داده های عمومی به چه قیمتی قابل قبول است این موضوع را بررسی کردیم.
کپی لفت در واقع، نوعی محدودیت است و با روح داده های عمومی در تناقض است. استفاده داده های عمومی از کپی لفت برای کم کردن داده های انحصاری مثل استفاده یک گروه صلح طلب از اسلحه برای خلع سلاح دیگران است. همان طور که آن ها با این کار بعضی از مزایای صلح طلبی مانند عدم خونریزی را از دست می دهند، محدودیت های کپی لفت بعضی از معایب داده های انحصاری را به ارث می برند و بعضی از فواید داده های عمومی مانند بهینگی و عدم اختراع دوباره چرخ را از بین می برند.
البته این محدودیت برای همه وجود دارد و قرینه بودن و عمومی بودن داده را به هم نمی زند (برای تغییر پروانه و عدم رعایت شروط کپی لفت، رضایت تمامی مشارکت کنندگان لازم است که معمولا ممکن نیست) و نباید داده تحت پوشش کپی لفت را با داده انحصاری اشتباه گرفت.
کمپانی ها و سازمان هایی که محصولات انحصاری تولید می کنند، نمی توانند از داده های عمومی ارائه شده با پروانه کپی لفت استفاده کنند. مثلا، کارمندان گوگل حق ندارند در هیچ پروژه با پروانه AGPL مشارکت کنند یا از آن در کد های گوگل استفاده کنند، حتی اگر این پروانه تاثیری روی بقیه پروژه نداشته باشد. اگر چه این موضوع ممکن است یک موفقیت به نظر برسد و فکر کنید که دست انحصار کنندگان از نیروی جامعه کوتاه شده است اما در حقیقت، این اتفاق بدی است. هنگامی این مساله موفقیت بود که انحصار کننده به این نتیجه برسد که بهتر است داده اش را عمومی کند تا بتواند از این داده استفاده کند، یا کلا شکست بخورد و نتواند پروژه انحصاری اش را به سرانجام برساند. اما بعضی از اوقات (مثلا در مثال گوگل) این مساله برای انحصار کننده تاثیر چندانی ندارد و صرفا باعث می شود تا یا او از یک معادل انحصاری استفاده کند (تقویت انحصار کننده و تضعیف داده های عمومی) یا یک پروژه معادل و عمومی ایجاد کند (اختراع دوباره چرخ و تقسیم توان جامعه)
نمی توان از داده های تحت پروانه کپی لفت متفاوت در یک پروژه استفاده کرد؛ اگر چه استثانا هایی مانند LGPL در AGPL یا CC-BY-SA در GPL وجود دارد. هم چنین از آن ها نمی توان در پروژه های public domain یا با پروانه های غیر کپی لفت مانند MIT, BSD, ... استفاده کرد. این موضوع نیز مانند بالا ممکن است باعث اختراع دوباره چرخ شود یا مشکلاتی برای توسعه دهندگان داده های عمومی ایجاد کند.
تولید و انتشار داده با پروانه کپی لفت، و هم چنین استفاده از آن ها بار حقوقی دارد و در صورت عدم انجام ملاحظات مربوط، ممکن است مشکلاتی به وجود بیاید و هزینه های ناخواسته مانند هزینه وکیل به مصرف کننده یا تولید کننده تحمیل شود.
پیاده سازی بعضی از پروانه های کپی لفت، محدودیت هایی را به کاربر تحمیل می کند. مثلا پروانه های خانواده GPL نیاز دارند تا سورس کد، همواره به فایل اجرایی چسبیده باشد. این محدودیت، مشکلاتی برای استفاده از کد های این پروانه در کامپیوتر های ضعیف، موبایل های کم ظرفیت یا سیستم های نهفته ایجاد می کند.
کپی لفت یکی از قوی ترین سلاح های داده های عمومی علیه انحصار کنندگان است. بعضی از بزرگترین پروژه های عمومی (مانند کرنل لینوکس یا مرورگر کرومیوم) شاید بدون کپی لفت به وجود نمی آمدند یا به این جا نمی رسیدند. با این حال، پروانه های کپی لفت به عنوان پروانه پیش فرض مناسب نیستند و باید قبل از استفاده از آن ها فکر کرد و به نکات زیر توجه کرد: