زمان مطالعه: 6 دقیقه
آیا تا به حال فکر کرده اید که داده های ساخت بمب اتم عمومی شود؟ آیا این عمومی شدن به نفع جامعه است یا به ضرر آن؟ داده های جنگی دیگر، مثل طرح ساخت تانک ها یا جنگنده ها چطور؟ چه چیزی داده های جنگی را متمایز می کند که عمومی شدن آن ها نیاز به بحث دارد؟ در این نوشته بررسی می کنیم که:
یک نارنجک یک سلاح موثر است یا خیر؟ اگر همه با تیر و کمان بحنگند یک سلاح بسیار قوی است اما در عصر بمب افکن و موشک های قاره پیما تقریبا یک اسباب بازی است. اگر دو دشمن هر دو یک سلاح را داشته باشند یا هر دو آن را نداشته باشند فرق چندانی برایشان ندارد و هدف این است که به سلاح های بهتر و بیشتر از دیگران دست پیدا کنند.
این روند برخلاف روند عادی است. مثلا سرعت کامپیوتر شما، مستقل از سطح فناوری جهانی به شما کمک می کند تا برنامه های بیشتری را اجرا کنید و ارزش ثابتی برای شما دارد، اما قدرت سلاح شما وقتی ارزشمند است که بتوانید با آن به دشمن پیروز شوید، و مثلا قدرت تخریب آن به خودی خود هیچ اهمیتی ندارد.
در شرایط عادی عمومی کردن داده ها، چیزی از شما کم نمی کند ولی به دیگران می افزاید اما عمومی کردن داده جنگی هم به شما ضرر می زند و هم به بقیه سود نمی رساند، و در نتیجه احمقانه است.
در جنگ حجم سلاح ها اهمیتی ندارد و فقط نسبت سلاح هر شخص به دیگران مهم است. یعنی اگر فناوری سلاح های همه دو برابر شود، نتیجه تغییری نمی کند و صرفا ویرانی ها بیشتر می شود. اگر همه به جای تیر و کمان، مسلسل داشته باشند صرفا سطح خشونت زیاد می شود و نتیجه نزاع، مجددا پیروزی طرف قدرتمند تر و با سلاح های بیشتر است. پس منطقی نیست که مردم (که ممکن است با هم نزاع داشته باشند) به یک دیگر کمک کنند تا داده های عمومی جنگی تولید کنند چون این کار صرفا سطح داده های جنگی جهان را زیاد می کند و فایده ای برای طرفین ندارد.
همین مساله است که داده های جنگی را از بقیه داده ها متمایز می کنند. پیشرفت یک داده عمومی مستقل از دیگران، به افراد سود می رسانند که این سود نسبی و در مقایسه با دیگران نیست. و به همین دلیل است که حتی چندین شرکت رقیب، با هم کمک به توسعه یک داده عمومی می کنند و همه سود می کنند.
همانگونه که مطرح شد، اندازه پیشرفت جنگی اهمیتی ندارد و هنگامی که همه داده های جنگی عمومی باشند، پیشرفت آن ها احمقانه است. اما توزیع پیشرفت جنگی هم چنان اهمیت دارد و در حضور داده های انحصاری، داده های عمومی می توانند قدرت را متعادل کنند. البته برخلاف داده های عمومی عادی که به طور طبیعی به وجود می آیند، نمی توان انتظار داشت که داده های عمومی جنگی به طور طبیعی به وجود بیایند و قدرت را متوازن کنند.
تقاضا برای عمومی بودن بعضی از داده های جنگی وجود دارد:
البته این موضوع صرفا باعث عمومی شدن داده هایی می شود که لبه فناوری نیستند و عمومی نبودنشان، از دستیابی مردم به آن ها جلوگیری نمی کند. عمومی شدن این نوع از داده ها با مطالب بالاتر تناقضی ندارد.
جلوگیری از پیشرفت در سطح داده هم کار به شدت سختیست، و هم از پیشرفت در بقیه زمینه ها جلوگیری می کند. مثلا داده های عمومی مربوط به انرژی هسته ای نباید به علت در دسترس کردن داده های مورد نیاز برای ساخت بمب اتم محدود شوند. بلکه مثلا از طریق ردگیری خرید و فروش اورانیوم در بازار می توان افراد با انگیزه ساخت بمب اتم را پیدا کرد و جلوی آن ها را گرفت.
بنیاد غیر انتفاعی دفاع غیر متمرکز داده های عمومی تجهیزات جنگی شخصی را توسعه می دهد و در اختیار عموم می گذارد. به طور ویژه، این بنیاد یک اسلحه لیبراتور طراحی کرده است که قابلیت پرینت سه بعدی شدن دارد. هدف این بنیاد، در اختیار قرار دادن تجهیزات جنگی برای عموم و خارج کردن انحصار آن از دولت و اشرار است. این اسلحه در امریکا (که اسلحه به طور عام مجاز است) ممنوع اعلام شده است چون پلاستیکی است و با تجهیزات عادی بازرسی قابل رهگیری نیست. و با این که با فشار دولت امریکا (بنیاد دفاع غیر متمرکز مستقر در امریکاست) این داده ها از سایت اصلی حذف شده اند اما هم چنان به راحتی در اینترنت پیدا می شوند (مثلا در گیت هاب و توییتر و ردیت و شبکه های غیرمتمرکز و غیر قابل سانسور مثل تورنت) و قابل ساخت هستند.
حق اسلحه یک مساله مورد مناقشه است و طرفداران و مخالفانی دارد. طرفداران ادعا می کنند که با ممنوعیت اسلحه قدرت از مردم گرفته می شود و مردم نمی توانند از خودشان دفاع کنند. در نتیجه افراد شروری که غیر قانونی به اسلحه دست پیدا کرده اند می توانند به بقیه زور بگویند و دولت یا ناکارآمد است و نمی تواند به خوبی از مردم دفاع کند یا خودش هم همدست است. در مقابل مخالفان می گویند که راحت بودن دسترسی به اسلحه باعث ایجاد نا امنی می شود و سطح خشونت در جامعه بالا می رود و خطرناک می شود. مثلا در امریکا در سال ۲۰۲۰ بیش از چهل هزار کشته با اسلحه وجود داشته است در حالی که ۳۶ هزار کشته در تصادفات جاده ای وجود داشته است. مخالفان حق اسلحه ادعا می کنند مزایای حق اسلحه تئوری است و در عمل ارزش این مقدار کشته را ندارد.
اسلحه عمومی با قابلیت تولید غیر متمرکز، چالش جدی برای اجرای قوانین ممنوعیت و کنترل اسلحه ایجاد می کند. حتی در امریکا که اسلحه مجاز است، اسلحه ها شناسنامه دار هستند و محدودیت های سنی و سلامت روانی برای خرید آن ها وجود دارد که همه این ها با اسلحه های تولید غیر متمرکز غیر قابل ضمانت می شوند. این تهدید صرفا روی کاغذ نیست و تا حدی به عمل هم تبدیل شده است. مثلا یک نوجوان که به عنوان یک اسباب بازی به پرینتر سه بعدی دسترسی داشت، با چاپ یک اسلحه مرتکب قتل والدینش شد.
با این حال این مساله اجتناب ناپذیر است و در سطح داده عملا نمی توان جلوی آن را گرفت (همان طور که دولت امریکا نتوانست) و اگر این مساله به یک خطر امنیتی جدی تبدیل شود همان گونه که در بالا اشاره شد باید به طریقی در سطح ماده اقدام کرد.