داده های عمومی در زمان فروپاشی

در این نوشته می خوانید:

  • زنجیره تولید گسترده جهانی مستعد فروپاشی است
  • داده های عمومی و فناوری های غیرمتمرکز می توانند از فروپاشی جلوگیری کنند
  • داده های عمومی بزرگترین ثروت بازماندگان در زمان پسافروپاشی خواهند بود

زمان مطالعه: 7 دقیقه

فروپاشی به معنای سقوط یک تمدن انسانی و عقب گرد به یک وضعیت بدوی تر یا نابودی به طور کلی است. فروپاشی می تواند به علت عوامل طبیعی، اتمام منابع، جنگ و ... روی دهد. در این نوشته ابتدا به طور مختصر با خود فروپاشی آشنا می شویم و سپس به این مساله می پردازیم که داده عمومی چگونه می تواند جلوی فروپاشی را بگیرد و چگونه می تواند بعد از فروپاشی، به بازماندگان آن کمک کند.

فروپاشی در گذشته

تمدن ها نیز مثل انسان ها، تا ابد زنده نمی مانند. آن ها با دلایلی مثل جنگ، اتمام منابع (قحطی)، عوامل طبیعی، نارضایتی عمومی (و انقلاب های ناشی از آن) و ... فروپاشیده اند و یا در تمدن های بزرگتر ادغام شده اند.

امروزه با جهانی شدن، اکثر تمدن ها در یک تمدن یک دست جهانی ادغام شده اند. امروز ما بیش از هر زمان دیگر به یک دیگر شبیه و در عین حال وابسته هستیم. کالا هایی که امروزه شما استفاده می کنید تمام جهان را دور می زنند و هر قطعه ای از آن توسط یک گروه تامین می شود. این زنجیره بزرگ تامین، در بحران های کوچک خودش را ترمیم می کند اما در صورت پدید آمدن یک فاجعه بزرگ می تواند به طور کلی از کار بیفتد، حتی اگر اجزای آن هر کدام به طور مستقل سالم باشند.

در صورت سقوط زنجیره تولید جهانی، جمعیت جهان به طرز چشمگیری کاهش خواهد یافت و ما حداقل برای دهه ها اکثر فناوری های پیشرفته ای را که به آن ها وابسته شده ایم از دست خواهیم داد. زیرا برای بازیابی سیستم فعلی به انرژی ارزان نیاز خواهیم داشت که امروزه آن را با پیچیده ترین فناوری هایی که به ده ها لایه زنجیره تولید وابسته هستند به دست می آوریم. ما با نفتی که خود به خود از زمین در می آمد توانستیم به این نقطه برسیم. با توجه به این که آن نفت دیگر تمام شده است، حتی ممکن است که بعد از یک فروپاشی دیگر هرگز نتوانیم وضع فعلی خودمان را بازیابی کنیم.

آیا ممکن است بشریت فرو بپاشد؟

بعضی از سناریو های فروپاشی جهانی عبارت اند:

  • گرمایش زمین: غلظت کربن دی اکسید هوا با فعالیت های انسان تقریبا دو برابر شده است و هوا به طور میانگین یک درجه نسبت به دو قرن پیش گرم تر شده است. با توجه به این که روند فعالیت های مخرب انسان ادامه دارد، گرمایش زمین در آینده نزدیک به یک معضل بزرگ تبدیل خواهد شد.
    گرمایش زمین باعث آب شدن یخ های قطبی و تغییرات اقلیمی خواهد شد که بسیاری از مناطق زمین را غیر قابل زیست می کند. اگر آواره های این تغییرات برای دیگران بحران ایجاد کنند، زنجیره تولید درهم تنیده و شکننده ای که داریم به طور برگشت ناپذیری فرو می پاشد.
  • بیماری همه گیر: در همه گیری کرونا دیدیم که یک همه گیری چگونه می تواند اقتصاد را فلج کند و یک بحران ایجاد کند. اما همه گیری کرونا منجر به فروپاشی نشد. اگر یک همه گیری درصد مرگ و میر بالاتری نسبت به کرونا داشته باشد (مثلا یک ویروس با قدرت شیوع کرونا و قدرت کشتن ابولا) کاملا می تواند اقتصاد جهانی را به کلی نابود کند. با پیشرفت سلاح های بیولوژیک ممکن است چنین ویروسی به صورت مصنوعی ساخته شود که احتمال رخداد این پدیده را بسیار زیاد می کند.
  • برخورد شهاب سنگ: به طور میانگین هر روز پنجاه تن شهاب سنگ به جو زمین وارد می شود که بیشتر آن ها در جو می سوزند. اما برخی از آن ها به زمین برخورد می کنند. اگر یک سیارک با ابعاد چند ده کیلومتری به زمین برخورد کند، بشریت نابود می شود و با برخورد شهاب سنگ های کوچکتر، یک تغییر اقلیم زمستانی ناشی از غبار های پراکنده شده که نور خورشید را مسدود می کند به وجود خواهد آمد و نظم فعلی از بین خواهد رفت.
  • جنگ اتمی: جنگ اتمی می تواند همان تاثیرات برخورد یک شهاب سنگ را داشته باشد و یک زمستان اتمی به وجود بیاورد. جنگ اتمی می تواند خطرناک تر از برخورد شهاب سنگ باشد چون بعد از آن دولت های بزرگ همه از بین می روند اما بعد از برخورد یک شهاب سنگ دولت ها ممکن است بتوانند اوضاع را به صورت اضطراری مدیریت کنند.

پیشگیری از فروپاشی

داده های عمومی پتانسیل این را دارند که به افراد قدرت و استقلال بدهند و تمرکز زیرساخت ها را از بین ببرند. اگر مردم از این پتانسیل استفاده کنند و وابستگی خود را به سامانه های متمرکز کم کنند، مقاومت جامعه به طور کلی نسبت به فروپاشی افزایش می یابد. مثلا بار ها دیده ایم که با یک بحران (مثل سرمای هوا در تگزاس، یا جنگ) شبکه متمرکز برق به سرعت سقوط می کند و در نتیجه کیفیت زندگی افراد افت می کند. اما اگر مردم از انرژی غیر متمرکز استفاده کنند، دیگر می توانند از بحران ها عبور کنند. در انرژی غیر متمرکز نیز هم چنان ممکن است افراد به دلایلی نتوانند از زیرساخت خود نگهداری کنند و آن را از دست بدهند اما احتمال این که همه با هم دچار مشکل شوند بسیار اندک است.

بسیاری از توسعه دهندگان داده های عمومی تلاش می کنند تا وابستگی داده هایشان را به زنجیره تولید جهانی کاهش دهند تا قدرت به صورت پراکنده تری توزیع شود. یکی از نتایج حاشیه ای این استقلال این است که فناوری هایی که بر پایه این طرز فکر ساخته شده اند نسبت به فروپاشی مقاوم هستند و ممکن است بتوان بقیه صنایع را نیز با اتکا به این فناوری ها بازیابی کرد و از بحران عبور داد.

با این حال داده های عمومی و تمرکز زدایی نیز به طور کامل نمی توانند از فروپاشی جلوگیری کنند. مثلا در یک زمستان اتمی یا برخورد شهاب سنگ، انرژی های غیر متمرکز خورشیدی و بادی کار نخواهند کرد (به علت شن های میان ما و خورشید) و انرژی های متمرکز نیز کار نخواهند کرد (آن ها در هیچ بحرانی کار نخواهند کرد، چون وابسته به زنجیره تولید جهانی هستند مگر این که یک دولت با یک برنامه امنیتی پیچیده بتواند قسمتی از آن ها را زنده کند) و به ناچار دچار فروپاشی خواهیم شد.

بعد از فروپاشی

داده های عمومی بزرگترین ثروت بازماندگان بعد از یک فروپاشی جهانی خواهند بود. (و البته می توان گفت که بزرگترین ثروت ما در حال حاضر نیز هستند) بعد از یک فروپاشی جهانی ما دیگر نمی توانیم از هیچ یک از تجهیزات فعلی خود استفاده کنیم چون ساخت و تعمیر آن ها نیازمند زنجیره تولید جهانی است که طبق تعریف فروپاشی جهانی، از بین رفته است. و داده های انحصاری نیز از بین رفته اند چون انحصار کنندگان آن ها از بین رفته اند و آن داده ها را نیز با خود به گور برده اند. مگر این که در آستانه فروپاشی به صورت عمومی منتشر شوند که چون انسان ها در آن زمان طماع تر و حریص تر می شوند، این اتفاق نامحتمل است.

اما داده های عمومی می مانند. بعد از یک فروپاشی احتمالا ما کامپیوتر های مدرن و گرافیکی امروزمان را برای مدت های طولانی از دست خواهیم داد. اما ساخت یک رادیو، یک کامپیوتر ابتدایی و حتی اینترنتی با سرعت های چند بایت در ثانیه در بسیاری از سناریو های فروپاشی در دسترس است. پس اگر یک نسخه از یک داده عمومی باقی بماند، می تواند به راحتی در جهان تکثیر شود.

همه داده های عمومی شانس این را پیدا نمی کنند که یک نسخه از آن ها بعد از فروپاشی باقی بماند، اما ما می توانیم درصد خوبی از آن ها را حفظ کنیم. همین امروز می توانید ده درصد از کتاب های جهان را روی یک هارد دو ترابایتی ذخیره کنید و با توجه به این که افراد و سازمان های زیادی به فروپاشی فکر می کنند، انتظار می رود که آرشیو خوبی از داده های عمومی بعد از فروپاشی به دست ما برسند. مثلا یک آرشیو از تمام مخازن موجود در گیت هاب در سال ۲۰۲۰ وجود دارد که احتمالا بعد از فاجعه بار ترین فروپاشی ها نیز بتوان از آن استفاده کرد چون روی نوار های مغناطیسی مقاومی در قطب جنوب ذخیره شده است.

به کمک داده های عمومی می توان تمدن قبل از فروپاشی را تا حد خوبی بازیابی کرد. البته این بازیابی توسط منابع و انرژی در اختیار جامعه پسا کمیابی محدود خواهد شد و ممکن است به سطح فعلی نرسد اما دیگر نیازی نیست که آن ها توان و منابع محدود خود را صرف توسعه مجدد چیزهایی که ما در زمان فراوانی به آن ها رسیدیم بکنند.

پس بیایید با توسعه و استفاده از داده های عمومی در یک چیز ماندگار سرمایه گذاری کنیم که نه تنها به انسان های بیشتری (نسبت به داده های انحصاری) در زمان ما سود می رسانند، که در زمان پسافروپاشی به یکی از بزرگترین ثروت های بازماندگان تبدیل خواهند شد. بر خلاف داده های انحصاری که در کنار انحصار کننده شان نابود می شوند.

این مقاله را ویرایش و بهبود دهید.