زمان مطالعه: 4 دقیقه
یکی از انتقاداتی که درباره تولید غیر متمرکز مطرح می شود مساله تخصص است. طرفداران تخصص بیان می کنند که هر کسی باید در یک کار حرفه ای شود و تنها به انجام همان کار بپردازد. مثلا خیاط فقط لباس بدوزد، بنا فقط بنایی کند، آشپز فقط غذا بپزد و ... و مثلا یک خیاط نباید برای خودش غذا بپزد بلکه باید وقتی را که می خواهد صرف غذا پختن کند، صرف دوختن لباس بیشتر کند، با آن پول به دست بیاورد و آن پول را به آشپز دهد تا او برایش غذا بپزد. این دقیقا برعکس اصول تولید غیرمتمرکز است که در آن تولید باید به دست کسی انجام شود که به محصول نیاز دارد. یعنی اگر به چیزی نیاز دارید، آن چیز باید توسط خودتان یا خانواده تان یا تیم تان یا حداکثر جامعه (مثلا دولت) تان تولید شود که ممکن است تخصص این کار را نداشته باشند چون هیچ کس تخصص تمام چیز هایی که به آن نیاز دارد را ندارد.
اما چرا تخصص مهم است؟ مزیت اصلی تخصص افزایش بهره وری است. فردی که تخصص دارد می تواند با زمان و هزینه کمتر، کار بهتری را تحویل دهد. همین برتری باعث شده که انسان از صد ها سال پیش به تخصص گرایی روی بیاورد و با پیشرفت های فناوری، در صد سال اخیر هزاران تخصص گوناگون به وجود آمده است. با این حال تخصص گرایی که سیستم فعلی است خالی از عیب نیست و عیوبی مانند وابستگی بیش از حد به یک دیگر یا نیاز به وجود واسطه ها دارد. (برای فواید بیشتر تولید غیر متمرکز را ببینید. تقریبا هر کدام از مزیت های تولید غیر متمرکز از عیوب سیستم فعلی حساب می شود) اما امروزه شرایط عوض شده است. ما ارتباطات گسترده، کامپیوتر ها و اینترنت را داریم که هزینه انتقال و تکثیر داده ها را صفر کرده است و داده های عمومی را ممکن کرده است. در ادامه بررسی می کنیم که داده های عمومی چگونه می تواند مزایای تخصص را به تولید غیر متمرکز بیاورد.
داده با ماده یک تفاوت اساسی دارد، و آن این است که داده تنها کافی است که یک بار تولید شود و بعد از آن همه می توانند از آن استفاده کنند. بنابراین نیازی به تولید غیر متمرکز آن نیست. نیازی نیست که هر کسی سیستم عامل خودش را تولید کند یا موتور خودرو اش را طراحی کند. یک داده می تواند یک بار تولید شود و بار ها مصرف شود. پس صرفا کافیست که افراد متخصص نیاز خود را برطرف کنند و نتیجه را به صورت داده های عمومی در اختیار همه بگذارند. یعنی تولید غیر متمرکز داده ها، مزایای تخصص را دارد.
اما ماده این خاصیت را ندارد. اگر شخص الف یک غذا را بخورد، آن غذا مصرف شده است و دیگر شخص ب نمی تواند آن را بخورد. یا هنگامی که شخص الف از یک دستگاه استفاده می کند آن در اختیار شخص ب نیست. پس اگر تولید غیر متمرکز تنها برای افراد متخصص باشد، همه نمی توانند نیاز های خود را برطرف کنند و افراد غیر متخصص نیز باید تولید داشته باشند.
برای حل این مشکل، می توانیم پیچیدگی کار ها را به سطح داده منتقل کنیم. برای مثال تولید غذا را در نظر بگیرید. ما از یک آشپز متخصص می خواهیم تا روش تولید یک غذا را به صورت داده عمومی منتشر کند و سپس به همه، آموزش های مقدماتی مثل پیمانه کردن یا روشن کردن اجاق را می دهیم. به این صورت، همه می توانند از تمام فوت و فن هایی که یک آشپز متخصص در طی سال ها تجربه به دست آورده است را در غذای تولیدی خودشان داشته باشند. یک مثال دیگر می تواند ساخت یک ماشین باشد. ساخت یک ماشین بهینه و ایمن یک فعالیت بسیار پیچیده است اما طراحان متخصص از سراسر جهان می توانند به صورت غیر متمرکز داده های طراحی آن را تولید و عمومی کنند و بعد از آن هر کسی می تواند آن را با یک ماشین برش رایانه ای یا یک پرینتر سه بعدی اجرا کند. یعنی تولید کننده ماشین، از پیچیدگی ساخت یک ماشین تنها با پیچیدگی کار با یک سری دستگاه ساده و یک سری مهارت کارگاهی ساده سر و کله خواهد زد و با محاسبات یا طراحی های پیچیده سر و کار نخواهد داشت.