یک تولید غیر متمرکز ایده آل، تولید با
ابزار های شخصی
است که در آن شخص تمام وسایل تولید را در اختیار دارد و تولید مستقل و بدون نیاز
به عوامل خارجی انجام می شود. اما این مدل تولید همواره بهینه نیست و بعضا به دلیل
صرفه به مقیاس
نمی توان به طور کامل، تولید را شخصی سازی کرد. کارخانه های محلی، یک روش میانه هستند
که در عین حال که مبتنی بر داده های عمومی هستند و در اختیار اعضای جامعه قرار دارند
می توانند از مزایای مقیاس نیز استفاده کنند. در ادامه، این روش تولید را
بررسی می کنیم.
شرح مساله
تولید نان را در نظر بگیرید. این کار به یک تنور احتیاج دارد. اگر این کار
را به صورت تولید خانگی انجام دهیم،
یک تنور در یک خانه در اکثر اوقات خاموش و بدون استفاده می ماند. (البته می توان با عام
منظوره کردن دستگاه ها، مثلا استفاده از فر به جای تنور، زمان بدون استفاده بودن
آن ها را کاهش داد)
و زمین برای کاشت گندم، به راحتی در اختیار افراد نیست. پس تولید نان به صورت فردی
به صرفه نیست و به منابع بسیار زیادی نیاز دارد.
کارخانه محلی
در این روش به جای این که هر کس، کنترل تولید محصولات مورد نیازش را در اختیار بگیرد، چندین
نفر که نیاز مشترکی دارند (مثل همین مثال نان) با هم مشارکت می کنند و یک نانوایی تاسیس
می کنند. این افراد بهتر است که یک ویژگی مشترک داشته باشند (مثلا همگی از یک محله باشند
تا پیچیدگی حمل و نقل کم شود) و بهتر است که حتی المقدور تعداد کمی باشند تا هماهنگی
بینشان ساده تر شود. به این صورت تنوری که قرار بود در خانه هر کدام از اعضا باشد و بیشتر
زمانش را خاموش بماند، می تواند تنها درون این کارخانه محلی باشد و این کارخانه، تولید نان
همه اعضا را تامین کند. به این صورت، هزینه تولید نان بسیار کمتر می شود و در عین حال
هر کسی مالک تجهیزات تولیدی است که به آن وابسته است.
تفاوت کارخانه محلی با یک شرکت سهامی
یک کارحانه محلی ویژگی هایی دارد که آن را از یک شرکت سهامی ساده متمایز می کند.
- بر پایه داده های عمومی است:
مصرف کننده ها توان و منابع این را ندارند که هر گروه جداگانه یک کارخانه محلی را
توسعه دهد. بنابراین توان خود را تجمیع می کنند و داده ها و روش های مورد نیاز را
به صورت مشارکتی می سازند و نتیجه را به صورت عمومی منتشر می کنند. به این ترتیب همه
از سرتاسر جهان می توانند بدون هزینه این داده ها را دریافت کنند و در بهبود آن ها
مشارکت کنند.
- به نیروی انسانی نیازی ندارد:
داده هایی توسعه داده می شوند که کار را به صورت خودکار در بیاورند و به ماشین ها
بسپرند. در حقیقت به این مساله می توان به چشم محدودیت نیز نگاه کرد. یک کارخانه
محلی نمی تواند وابستگی به نیروی انسانی داشته باشد چون این نیاز باید توسط صاحبان
این کارخانه تامین شود و مثلا اگر یک فرد عضو صد کارخانه محلی باشد، باید هر روز در
یکی از آن ها کار کند که مدیریت این موضوع بسیار پیچیده است و عملی نیست. خوشبختانه
تکنولوژی و داده های عمومی بسیار پیشرفت کرده اند و
این مساله گستره کارخانه های محلی را محدود نمی کند. بازو های رباتی، دستگاه های کنترل
حرکت کامپیوتری، سنسور های دقیق و پیشرفت های دیگر همه داده های عمومیشان موجود است و
با آن ها می توان تقریبا هر کاری را خودکار و بی نیاز از نیروی انسانی کرد.
- هرگز زیان ده نیست:
بر خلاف شرکت سهامی که به علت ساختار های بازار آزاد می تواند شکست بخورد و نتواند
محصولش را عرضه کند و در نتیجه ضرر کند، یک کارخانه محلی هیچ وقت ضرر نمی دهد و
همیشه محصول خودش را طبق برنامه تولید می کند و وظیفه اش را انجام می دهد. البته
ممکن است که حجم تولید یک کارخانه محلی تابع پارامتر های تصادفی (مثلا شرایط جوی) باشد
اما این پارامتر های تصادفی معمولا بسیار قابل پیشبینی تر از روابط انسانی و مناسبات
بازار هستند. یک کارخانه محلی کامل هیچ وقت ضرر نمی دهد و در بدترین حالت
صرفا محصول مفیدی تولید نمی کند.
- تنها به صورت عمودی رشد می کند:
رشد عمودی و رشد افقی دو مفهوم در اقتصاد خرد هستند. در رشد افقی، حجم کار زیاد می شود یعنی
مثلا یک شعبه تبدیل به ده شعبه می شود یا یک هکتار زمین زیر کشت تبدیل به ده هکتار می شود. اما
در رشد عمودی، وابستگی ها در زنجیره تولید تامین می شوند. برای مثال وقتی که یک کارخانه خودرو
سازی، یک کارخانه لاستیک سازی تاسیس می کند به صورت عمودی رشد کرده است. یک کارخانه محلی سعی
می کند تا جای ممکن از لحاظ افقی کوچک بماند و ظرفیتش را صرفا به اندازه ای زیاد کند که
مکانیزم های صرفه به مقیاس به او تحمیل می کنند. رشد عمودی محدود است و وقتی یک موجود تمام
وابستگی هایش را در اختیار بگیرد و مستقل شود، به پایان می رسد اما رشد افقی نامحدود است
و شرکت های سرمایه محور کنونی دوست دارند تا بی نهایت رشد کنند. و این تمایل به رشد بی نهایت
همان چیزی است که امروز محیط زیست را به مرز نابودی کشانده است چون با منابع محدود نمی توان
به صورت نامحدود رشد کرد.
کارخانه محلی ایده آل
کارخانه های محلی طیف وسیعی دارند و چیز های متفاوتی را شامل می شوند. اما یک کارخانه
محلی در چه شرایطی می تواند تمام مزیت های تولید غیر متمرکز را داشته باشد؟ ویژگی های
زیر از جمله این شرایط هستند:
- باید تا جای ممکن کوچک باشد:
اگر هزینه ساخت یک تنور با ظرفیت صد نان، برابر با ساخت دو تنور با ظرفیت پنجاه نان باشد
یک کارخانه محلی ایده آل باید از تنور با ظرفیت پنجاه نان استفاده کند. هرچه یک کارخانه
محلی بزرگتر باشد کنترل آن سخت تر می شود و صرفا باید تا جایی یک کارخانه محلی را گسترش
داد که مزیت های صرفه به مقیاس تاثیر خود را بگذارند. مثلا اگر هزینه یک تنور با ظرفیت پنجاه
فقط ده درصد کمتر از یک تنور با ظرفیت صد باشد، منطقی است که از تنور با ظرفیت صد استفاده
شود. اگر یک کارخانه محلی به اندازه کافی کوچک شود، تبدیل به یک کارخانه خانگی می شود
که حالت ایده آل است.
- باید یک پروسه حلقوی باشد نه خطی:
یک کارخانه محلی ایده آل باید به حدی رشد کند که تمام وابستگی هایش به بازار را
در اختیار بگیرد و تبدیل به یک پروسه حلقوی شود. یعنی یک کارخانه محلی باید تمام
مواد لازمش را خودش به دست بیاورد و تجهیزاتی داشته باشد که بتواند بعد از اتمام عمر
یک وسیله، آن را به مواد اولیه برای ساخت چیز های دیگر تبدیل کند.