زمان مطالعه: 7 دقیقه
هسته سیستم عامل لینوکس با بیش از ۲۰ میلیون خط کد، که هر هشت ثانیه یک خط به آن افزوده می شود، بزرگ ترین نرم افزار عمومی جهان است و با بیش از ۴۰۰۰ توسعه دهنده از ۴۴۰ شرکت متفاوت متنوع ترین و بزرگترین مجموعه مشارکت کنندگان را دارد. اما این پروژه که هزینه بازتولید آن، بیش از یک میلیارد دلار است چگونه توانسته است بدون سرمایه گذاری عظیم و حمایت کمپانی های عظیم یا دولت ها به این نقطه برسد؟
در سال ۱۹۹۱ لینوس توروالدز که یک دانشجوی کامپیوتر بود، سعی کرد تا برای یادگیری بیشتر قابلیت های کامپیوتر جدیدش، یک سیستم عامل شبه یونیکس بنویسد. او برای این که می خواست دیگران به او بازخورد دهند یا برنامه اش را بهبود دهند و همچنین او را تمجید کنند، سیستم عاملش را به رایگان در اینترنت قرار داد و با پروانه GPL که در آن زمان به تازگی توسط استالمن نوشته شده بود و در ابزار هایی مانند gcc یا bash استفاده شده بود، منتشر کرد. انتشار با این پروانه لینوکس را به یک داده عمومی تبدیل می کرد که هر کسی که آن را تغییر دهد، باید تغییراتش را به صورت عمومی منتشر می کرد که این کار دست انحصار گران را از لینوکس کوتاه می کرد.
سلام به همه مینیکس کارها. من مشغول یک سیستمعامل (آزاد) هستم (فقط به عنوان یک سرگرمی. مثل گنو بزرگ و حرفهای نخواهد شد). برای کامپیوترهای سازگار با ۳۸۶ (۴۸۶). این جریان از آوریل شروع شده و کمکم دارد آماده میشود. دنبال هر جوابی از شما هستم که بگوید چه چیزهایی را در مینیکس دوست دارید یا دوست ندارید چون سیستمعامل من هم تقریبا شبیه همان خواهد بود (لایه فیزیکی فایل سیستم مشابه است (به خاطر مسایل عملی) و همین طور چند چیز دیگر).
تا الان، Bash (نسخه 1.08) و gcc (نسخه 1.40) و چیزهای دیگری را روی آن اجرا کردهام. همین میرساند که در عرض چند ماه به یک چیز به دردبخور خواهم رسید و به همین دلیل دنبال قابلیتهایی هستم که شما علاقهمندید در آن باشد. هر پیشنهادی را استقبال میکنم ولی این به آن معنا نیست که آن را به سیستم اضافه خواهم کرد (:
لینوس (torvalds@kruuna.helsinki.fi)
پ.ن. بله! هیچ کد مینیکسی در آن نیست و از فایل سیستم مالتیترد پشتیبانی میکند. قابل انتقال نیست (چون از سوییچ وظایف ۳۸۶ و چند قابلیت خاص دیگر استفاده میکند) و به احتمال زیاد از هیچ چیزی جز هارددیسکهای AT پشتیبانی نخواهد کرد؛ چون آنها تنها چیزی هستند که دارم ):
لینوکس با استقبال ده ها نفر مواجه شد که باگ ها را گزارش می کردند. یکی از این افراد درخواست پشتیبانی از انتقال حافظه به دیسک را داشت که افزودن آن، باعث قابل رقابت شدن لینوکس با مینیکس شد و بعد از آن کسانی از مینیکس به لینوکس مهاجرت کردند.
با شروع محبوبیت لینوکس، دیگر نیازی نبود که خود لینوس تمام توسعه را انجام دهد. افراد از سرتاسر جهان شروع به ارسال پچ ها و بهبود های خود کردند. هرکسی که میخواست به پروژه کمک کند، میتوانست کدهایش را ارسال کند و لینوس در این مورد که آیا این کد به کل پروژه کمک خواهد کرد یا نه تصمیم میگرفت. به مرور، بخش های پروژه به شیوه ای ارگانیک تقسیم شد. مردم میدیدند که چه کسی فعال است و به چه کسی میشود اعتماد کرد و به او کار بیشتری دادند و اعتماد بیشتری کردند. بدون رای گیری، دستور یا حسابرسی. این سبک از توسعه که لینوکس از آن استفاده می کرد، بعد ها به مدل بازار معروف شد.
در پاییز ۱۹۹۲ با پورت کردن مدیر پنجره ایکس به لینوکس توسط شخصی به نام زوبوروسکی، لینوکس دارای پنجره های گرافیکی شد و در سال ۱۹۹۴ با پشتیبانی از شبکه، نسخه 1.0 لینوکس ارائه شد.
در ادامه لینوکس که در ابتدا فقط روی کامپیوتر های ۳۸۶ اجرا می شد، به سخت افزار های دیگر نیز پورت شد. در مارس ۱۹۹۵ لینوکس در حدود ۲۵۰ هزار خط کد داشت و روی پردازندههای اینتل، دیجیتال و سان اسپارک اجرا میشد.
در این زمان فعالیت های تجاری حول لینوکس به وجود آمد. این فعالیت های تجاری از توزیع های تجاری مانند ردهت و سوزه که سازندگانشان از طریق فروش سرویس ها و خدمات پشتیبانی پول به دست می آوردند تا ژورنال هایی که به لینوکس می پرداختند وجود داشت.
در سال ۱۹۹۸، لینوکس تقریبا به شهرتی جهانی رسیده بود. توجهات به لینوکس و به تبع آن به جنبش نرم افزار آزاد، که شروع سیستم عامل مبتنی بر داده های عمومی از آن جا شکل گرفته بود و بسیاری از ابزار های مورد استفاده توسط لینوکس، مانند کامپایلر gcc، پوسته gnu bash یا کتابخانه glibc توسط پروژه گنو ایجاد شده بودند، زیاد شد. این توجهات باعث به وجود آمدن سوال هایی حول مفهوم نرم افزار آزاد شد، آزاد (free) در زبان انگلیسی به معنای رایگان نیز هست و این باعث کج فهمی رسانه ها درباره این جنبش می شد. به همین دلیل برخی از فعالان نرم افزار های مبتنی بر داده های عمومی، تصمیم به ایجاد مفهوم نرم افزار متن باز گرفتند. به مرور جنبش نرم افزار های آزاد و جنبش متن باز از هم جدا شدند. متن باز تمرکز خود را روی ترویج ایده داده های عمومی در شرکت های تجاری قرار داد و جنبش آزادی نرم افزار توجه خود را روی آزادی کاربر نهایی و مسائل حریم خصوصی و ... قرار داد. به علت قدرت زیاد شرکت های تجاری، لفظ متن باز از معروفیت بیشتری برخوردار است.
در سال ۱۹۹۹، اریک ریموند (موسس متن باز) در مقاله کلیسای جامع و بازار تاثیر داده های عمومی روی روش های تولید و مزایای مدل توسعه بازار را بررسی کرد. این مقاله مورد توجه شرکت های تجاری قرار گرفت. به طوری که در فاصله زمانی کوتاهی، نت اسکیپ مرورگر اینترنت خود (فایرفاکس امروزی) را به صورت متن باز منتشر کرد و چندین شرکت بزرگ دیگر نیز محصولات خود را به صورت متن باز منتشر کردند یا خدماتی حول لینوکس و متن باز تشکیل دادند، محصولات به ترتیب به لینوکس پورت شدند و به مرور، لینوکس از بقیه رقبا (در زمینه کامپیوتر های کارساز) یک سر و گردن بالاتر رفت.
بعد از تثبیت جایگاه لینوکس در کارساز ها (server) ، پروژه هایی برای استفاده کاربران تشکیل شد. در سال ۲۰۰۴ اوبونتو با شعار لینوکس برای گونه بشر سعی کرد تا با فراهم کردن ابزار هایی مانند نصب آسان و گرافیکی یا ابزار های گرافیکی برای تنظیم سیستم، نصب بسته ها و کارهایی که به طور عادی با ترمینال انجام می شد، لینوکس را برای کاربرانی که لزوما حرفه ای نیستند، قابل استفاده کند.
در سال ۲۰۰۸، اندروید به عنوان رقیب سیستم عامل انحصاری آی او اس برای گوشی های هوشمند به بازار آمد. به علت این که اندروید داده ای عمومی است، هر سازنده می توانست آن را روی محصولات خود استفاده کند و این موضوع، علت رشد سریع این سیستم عامل شد. اندروید در ۲۰۱۱ پر استفاده ترین سیستم عامل موبایل و در ۲۰۱۷ پر استفاده ترین سیستم عامل جهان شد، که یعنی لینوکس پر استفاده ترین هسته سیستم عامل جهان شده است.
متن باز بودن لینوکس باعث شده است که در مقایسه با بقیه هسته ها، از بیشترین سخت افزار ها پشتیبانی کند و همچنین آزادانه برای همه، قابل استفاده باشد. در نیتجه در اکثریت غالب کامپیوتر های خاص منظوره (در تلوزیون ها، ماشین ها، دستگاه های توکار و لوازم خانگی، سفینه های فضایی، ابر کامپیوتر ها و ...) لینوکس اجرا می شود و به عبارت دیگر لینوکس در همه جا هست.
موفقیت لینوکس یک چیز را نشان می دهد که اتفاقا چیزی خلاف انتظار مخالفان داده های عمومی است. لینوکس نشان داد که داده های عمومی در یک محیط اقتصادی سرمایه داری و با محاسبات عادی اقتصادی، می توانند با داده های انحصاری رقابت کنند و حتی در بعضی موارد آنقدر بهتر و مناسب تر از داده های انحصاری هستند که به صورت تصادفی نیز به وجود می آیند.
به عبارت دیگر، داده های عمومی مثل یک بشکه باروت هستند که طرفداران داده های انحصاری ادعا می کنند که نمی توان آن را آتش زد و از انرژی آن استفاده کرد (یعنی نمی توان آن ها را تولید کرد و از مزایای آن استفاده کرد) اما نه تنها می توان آن ها را آتش زد، بلکه ممکن است با جرقه ای کوچک نیز خود به خود منفجر شوند. در مورد لینوکس، شروع کار لینوس توروالدز همان جرقه کوچک بود.