زمان مطالعه: 6 دقیقه
تولید غیر متمرکز در حقیقت یک شغل نیست. در شغل عادی شما به خدمت یک موجودیت قوی تر از خودتان در می آیید و نیروی کارتان را در مقابل خدمات متقابلی مثل دستمزد، معامله می کنید. در تولید غیر متمرکز معامله ای و حتی شخص دیگری به جز شما وجود ندارد. با این حال از جهت مشغول بودن به یک امر، شما به تولید غیرمتمرکز مشغول هستید و از این راه نیاز های خود را برآورده می کنید که از این جهت تولید غیر متمرکز می تواند یک شغل به حساب بیاید.
در یک شغل عادی، انسان ها به دلایلی مثل تغییر شرایط بازار، از کار افتادگی، بحران ها، منفعت طلبی صاحب کار و ... بی کار می شوند و چون به کار نیاز داشتند، از این اتفاق به طور جدی آسیب می بینند. در مقابل، شما هیچ وقت از تولید غیر متمرکز اخراج نمی شوید و تا زمانی که خودتان انتخاب کنید، می توانید به آن ادامه دهید.
ریشه از دست دادن شغل، در وابستگی است. در یک شغل عادی شما وابسته به صاحب کار خود هستید و صاحب کار شما وابسته به مشتری هایش هست که محصولش را بخرد و این فرایند خرید، وابسته به فعالیت رقبا، وضعیت مشتری ها، تبلیغات و مواردی از این دست است. این یعنی شما در کارتان تقریبا به همه جهان وابسته هستید و کوچک ترین ناپایداری در جهان، روی کار شما تاثیر می گذارد. این وضعیت مثل یک میز بزرگ است که روی یک پایه معلق نگه داشته شده است. با کوچک ترین اتفاق، میز می ریزد.
وابستگی در تولید غیر متمرکز، صفر نمی شود اما به شدت کاهش می یابد. ما هم چنان به شرایط طبیعت و برای تامین مواد اولیه به بازار وابسته هستیم اما مقدار این وابستگی بسیار کمتر شده است. اعتماد به یک گیاه که در شرایط مناسب رشد کند (با این که به هر دلیلی ممکن است این کار را نکند) بسیار راحت تر از اعتماد به بازار است که در آن با نیرو های انسانی کنترل نشده سر و کار داریم.
یکی از مهم ترین وابستگی هایی که در تولید غیر متمرکز حذف شده است، وابستگی فروش است. در کسب و کار های عادی یکی از مهم ترین دلایل شکست، عدم توانایی پیدا کردن مشتری است. اما در تولید غیر متمرکز، محصول شما همیشه مشتری دارد که آن مشتری خودتان هستید. کم شدن کیفیت محصولتان روی شما تاثیر منفی به میزان متناسب می گذارد (چون شما مصرفش می کنید) اما در سیستم فعلی یک اشتباه کوچک در کیفیت باعث حذف کلی شما از عرصه رقابت (و حتی زندگی) می شود.
درآمد این شغل همان سودی است که از اختلاف قیمت محصولتان با بازار به دست می آورید. مثلا اگر هزینه تولید غیرمتمرکز یک محصول برای شما ۲ تومان باشد ولی این محصول در بازار ۷ تومان به فروش رود، ۵ تومان درآمد شما از تولید این محصول است. البته این درآمد به شکل پول قابل خرج کردن به دست شما نمی رسد و به شکل صرفه جویی در هزینه هایتان به دست شما می رسد.
درآمد تولید غیرمتمرکز، تابع داده های عمومی موجود است. هر چقدر داده های عمومی بیشتر باشد شما حلقه های بیشتری را می توانید تامین کنید و درآمد خود از تولید غیر متمرکز را بالاتر ببرید. در وضعیت فعلی، درآمد تولید غیرمتمرکز نسبت به ساعت کار بسیار عالی است اما چون درصد محصولاتی که می تواند تولید شود محدود است، این درآمد به تنهایی کافی نیست و در تشبیه ما، تولید غیر متمرکز می تواند به شغل دوم تبدیل شود و بدون یک شغل اصلی یا یک منبع درآمد دیگر (مثل اجاره یک خانه یا سهام یک شرکت یا ...) نمی توان نیاز ها را به طور کامل برطرف کرد. با این حال روز به روز فناوری های خودکفا بر پایه داده های عمومی پیشرفت می کنند و در دسترس قرار می گیرند.
در وضعیت فعلی، اگر می خواهید واقعا از جامعه مستقل باشید و در عین حال کیفیت زندگی تان نسبت به دیگران افت نکند، می توانید یکی از کار های زیر را انجام دهید:
اگر چه ما تولید غیر متمرکز را تحت عنوان اشتغال زدایی تبلیغ می کنیم، اما اشتغال زدایی در جهان امروز معنای بدی دارد و به معنای بدبخت کردن کسانی است که شغل خود را از دست داده اند. در حالی که از جهت بهبود کیفیت زندگی، تولید غیر متمرکز گامی مثبت است و با توزیع قدرت توسط داده های عمومی، جامعه ای برابر تر و بهتر خواهد ساخت.
از این جهت، تولید غیر متمرکز را می توان به یک آگهی استخدام تشبیه کرد که هیچ گاه تمام نمی شود و ظرفیت بی نهایت دارد. شما هیچ وقت از این جایگاه شغلی اخراج نمی شوید و هر چقدر که بهتر کار کنید، مستقیما تاثیر آن را روی زندگی تان می بینید. با این تعبیر، داده های عمومی از هر کارآفرینی در جهان، بیشتر شغل ایجاد کرده است و بی نهایت شغل ایجاد کرده است.