۲۰ دی ۱۳۹۹
مستقل از این که چقدر به آزادی بیان اهمیت می دهیم و مستقل از این که از ترامپ خوشمان می آید یا بدمان می آید، یک اتفاق خطرناک افتاده است و آن اتفاق، دادن عنان تشخیص خوب از بد و تصمیم گیری برای همه به توییتر است.
اگر دولت امریکا تریبون مدیر عامل توییتر را مسدود می کرد می توانست قابل قبول باشد از این جهت که یک دولت دموکراتیک مشروعیت تصمیم گیری برای مردم را از جانب مردم دارد (حدود این مشروعیت، و آزادی بیان هم چنان قابل بحث هستند) ولی برعکس این اتفاق کاملا مسخره است؛ این که توییتر که یک موجودیت تجاری است و با تنها ده میلیارد دلار می توان کل آن را خرید (تاثیر گذاری روی درآمد و در نتیجه تصمیم گیری های توییتر با هزاران برابر هزینه کمتر قابل انجام است.) مرجع تشخیص درست و غلط شود، ابدا قابل پذیرش نیست.
چگونه می توان این قدرت را از چنگ شرکت ها در آورد و هم چنان هزینه های این تاسیسات ارتباطی عظیم را تامین کرد؟ پاسخ، پروتکل های غیر متمرکز مبتنی بر داده های عمومی است که در این مثال توییتر، ماستودون معادل عمومی آن است. با این پروتکل ها هر کسی می تواند کارساز خودش را داشته باشد، چیزی که به نظرش غلط است را حذف یا مسدود کند، و در کل کنترل را خودش به دست بگیرد. به وسیله این شبکه های اجتماعی عمومی، دیگر افراد مورد هیچ شکل از سود جویی شرکت های بزرگ قرار نمی گیرند، نه تبلیغات، نه تجسس و گرد آوری داده، نه جهت دهی به افکار، نه درگیر نگه داشتن و اعتیاد، و نه به چنگ آوردن قدرت تشخیص درست از غلط.
خواندن این بلاگ از تیم توسعه ماستودون در همین رابطه خالی از لطف نیست (پست مربوط به سال ۲۰۱۸ است و اشاره مستقیم به وقایع اخیر ندارد)